سلام به همه کسانی که از این وبلاگ دارن بازدید میکنن.

 

 

 

 زن و ا‍‍ژدها هر در خاک باد *** جهان پاک از این هر دو ناپاک باد                  

 

 

 

 

  دوستان من در اینجا قصد دارم  تا جایی که میشه شما رو با موجوداتی عجیب و فوق العاده کثیف و مرموز آشنا کنم.

امید است که با همکاری هر یک از کسانی که اطلاعاتی در زمینه شناخت ذره بینی (   زنها  ) دارند این وبلاگ به سکویی در جهت رشد فرهنگی و بخصوص اجتماعی مردان تبدیل شود.

                                                                  ((   آمین یا رب العالمین  ))

 

 

 

قصه ام دیگر زنگار گرفت:

با نفس های شبم پیوندی است.

پرتویی لغزد اگر بر لب او،

گویدم دل: هوس لبخندی است.

 

خیره چشمانش با من گوید:

کو چراغی که فروزد دل ما؟

هر که افسرد به جان، با من گفت:

آتشی کو که بسوزد دل ما؟

 

خشت می افتد از این دیوار.

رنج بیهوده نگهبانش برد.

دست باید نرود سوی کلنگ،

سیل اگر آمد آسانش برد.

 

باد نمناک زمان می گذرد،

رنگ می ریزد از پیکر ما.

خانه را نقش فساد است به سقف،

سر نگون خواهد شد بر سر ما.

 

گاه می لرزد با روی سکوت:

غول ها سر به زمین می سایند.

پای در پیش مبادا بنهید،

چشم ها در ره شب می پایند!